نمایشگاه toyex
یکشنبه 16 بهمن
امروز از صبح که فرستادمت مهد تصمیم گرفتم ببرمت نمایشگاه اسباب بازی تو خیابون حجاب..
ظهر وقتی از راه رسیدی بهت گفتم مامانی می خوام ببرمت نمایشگاه اسباب بازی کلی ذوق کردی عسلم
خلاصه زنگ زدم به آژانس و خواستم که ساعت 3 برامون ماشین بفرسته
خلاصه رفتیم نمایشگاه و کلا 1 ساعت بیشتر اونجا نبودیو به دلایلی که گاهی نمی دونم بگم یا نه..
همون جریان پست قبلی وقتی چیزی می خوای گریه و این جور حرفا..
البته نیم ساعت اول خمیر بازی کردی و نقاشی کشیدی و جایزه گرفتی ولی بعدش...
از اونجا تا میدون ولیعصر پیاده رفتیم و حسابی یخ زدیم و چون هوا خیییییییییییییییییییییییلی سرد بود
تصمیم بر این شد که بریم خونه دایی مهدی تا یخورده گرم شیمو منتظر بمونیم تا پدر پادشاه بیاد..
وقتی رسیدیم اونجا زندایی سارا اصرار کرد و ما برای شام پیش اونها موندیم و تو سروش کلی با هم
بازی کردین.