5شنبه و رفتن به عروسی..
پسر پادشاه کلی به خودش رسیده و داره می ره عروسی..
هر زقت می خوایم بریم عروسی میگه مامان پاپیونم کجاست و داستان شیرین دنبال پاپیون گشتن..
خلاصه جستجو با پیدا شدن پاپیون به پایان می رسه و حالا به جاهای شیرینش می رسیم مامان عروس کیه این سوالیه که احسانی همیشه می پرسه..
تا اینجاش خوبه مشکل از اون وقتی پیدا می شه که پسر پادشاه اصرار داره که مامانش عروس باشه و اصلا منتطق هم سرش نمی شه ..
حالا یه خورده عکس ببینید
موهاشو خودش ژل زده
حالا میگه مامان از نیم رخم عکس بگیر
اینم یه فیگور چینی..
اینجا هم وقتیه که فهمیده مامان عروس نیست
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی