احسان عشق مامان و بابااحسان عشق مامان و بابا، تا این لحظه: 16 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره

برای احسانم می نویسم..

همه برای توست...

همه ی ای کاش هایم برای توست همه ی آرزوهایم نقشی از تو بر تن دارد همه بیکران احساساتم برای توست روزهای زیادی ست که فراموش کرده ام تنهایی را پاییز را کوچه های بی عابر را همه تنهاییهای من به صندوقچه ی انباری دلم پناه برده اند اینک تنها تویی و تو و تمام من که هر روز در سلام صبح تو آغاز می شود آغاز زندگی دوستت دارم.. ...
17 آذر 1390

عروسی خاله مینو و عمو علی شیراز

هفته اخر آبان ماه رفتیم شیراز عروسی خاله مینو جای همه خالی خیلی خوش گذشت هم عروسش هم شیراز البته ما کلا یک شب بیشتر اونجا نبودیم اما خیلی بهمون خوش گذشت این عکس هتل پارسیان شیراز موقع رفتن به عروسی عروسی تو یه باغ خیییییییییلی زیبا به اسم نیروانا بود این چندتاعکس هم فردای شب عروسی باغ نارنجستان شیراز پی نوشت:سر شاخ شمشاد شب قبل از رفتن به عروسی این جوری شده خورده به لبه ی میز و 6 عدد بخیه خورده و حسابی حالمونو گرفت. ...
14 آذر 1390

سسسسسسسسسسسسسلام

سلام و صد سلام به همه دوستای نی نی وبلاگی دلمون خیییییییییییلی براتون تنگ شده بود بعد از یه تاخیر 5-6 روزه که البته واسه ی من خییییییلی بیشتر گذشت .. ما اووووووومدیم خیلی خیلی ممنون از اینکه بهمون سر میزدین مخصوصا دوستای صمیمی احسان که بیش از همه هوای مارو داشتن و تند تند به ما سر می زدن با 2 تا خبر اومدم پیشتون یکی خوب یکی بد 1. ما جابجا شدیم و به یه خونه بزرگتر رفتیم و از این بابت خوشحالیم 2.بابایی محسن فردا اسباب کشی بار سفر بستندو به مسافرت رفتن که از این بابت حسابی حالمون گرفته ست امیدوارم زود زود برگرده پیشمون چون من و احسان حسابی دلتنگشیم امیدوارم بتونم جب...
13 آذر 1390