فنچک و فنچول
خاله فروغ جون زحمت کشبده و برات ٢ تا فنچ خریده اسم یکیشون فنچول اسم یکیشون فنچکه صبح که از خواب بیدار میشی بعد از سلام می ری سراغ جوجو هات .. آخه تو خودت جوجوی مامانو بابایی جو جه میخوای چی کار؟؟؟ ...
نویسنده :
مامان راحله
17:14
چرا دانشمند کوچک؟؟؟
همه می پرسن چرا دانشمند کوچک؟؟ چون احسان عشق مامان. بابا... ٣٥ روزگی غلت میزد.. ٦ماه و ٢ هفتگی می نشست وکلماتی را ادا می کرد.. ٩ماه و ١٠ روزگی راه میرفت.. ١سال و ٥ ماهگی حرف میزد.. ٢سالگی بیش از ١٥ شعر رو از حفظ می خوند.. ودر حال حاضر اسم ١٠ حیوان رو ، ٩ رنگ رو،٦ میوه رو به انگلیسی بلده. ...
نویسنده :
مامان راحله
12:46
می دونی کجا دنیا اومدی؟
احسان عشق مامانو بابا روز شنبه ٢٩ دی ماه ١٣٨٦ ساعت ٢٢:٥ در بیمارستان خاتم الانبیا دیده به جهان گشودو... زندگی مامانو بابا ستاره بارون شد.
نویسنده :
مامان راحله
12:21
دندانپزشکی
سلام احسان مامان خدارو شکر روز به روز حالت داره بهتر می شه مامن راحله و بابا محسن خوشحال هستن چون عشق مامانو بابا حالش خوب شده.. اندازه همه ستاره های آسمونا دوست دارم ...
نویسنده :
مامان راحله
11:30
همه دنیای مامانو بابا
سلام عزیز دلم گل نازم دیروز بردمت دکتر خدارو شکر دکترت گفت که جیز خاصی نیست امروز حالت بهتر امیدوارم هر روزت بهتر از دیروزت باشه مامان و بابا خیلی دوستت دارن.. الکی که نیست که می گم عشق مامانو بابایی.. ...
نویسنده :
مامان راحله
17:14
عشق مامانو بابا مریض شده..
از دیروز یه کوچولو مریض شدی خیلی کلافه ام از خدا میخوام که سر حال بشی و بازم برام بخندی.. ...
نویسنده :
مامان راحله
12:40
احسان 3 روزه
من وبابام و عکس تکی
نامه ی پدری به پسرش
نامه ی پدری به پسرش پسر عزیزم! روزی که تو مرا در دوران پیری ببینی، سعی کن صبور باشی و مرا درک کنی اگر من در هنگام خوردن غذا خود را کثیف می کنم، اگر نمی توانم خودم لباسهایم را بپوشم، صبور باش. زمانی را بخاطر بیاور که من ساعتها از عمر خود را صرف آموزش همین موارد به تو کردم. اگر در هنگام صحبت با تو، مطلبی را هزار بار تکرار می کنم، حرفم را قطع نکن و به من گوش بده. هنگامی که تو خردسال بودی، من یک داستان را هزار بار برای تو می خواندم تا تو به خواب بری. هنگامی که ضعف مرا در استفاده از تکنولوزی جدید می بینی، به من فرصت فراگیری آن را بده و با لبخند تمسخرآمیز به من نگاه نکن... من به تو چیزهای زیادی آموختم... چگونه...
نویسنده :
مامان راحله
7:40