احسان عشق مامان و بابااحسان عشق مامان و بابا، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

برای احسانم می نویسم..

عروسییییییییییی.. آخ جون

1392/3/31 3:20
نویسنده : مامان راحله
1,264 بازدید
اشتراک گذاری

سوال اینروزهات بعد از رفتن به عروسی و برگشتن از سالن..

احسان: مامان من وقتی بزرگ شدم درس خوندم دانشگاه رفتم سر کار رفتم عروسی کردم می شه پیشت بمونم؟

من: یعنی چی عزیزترینم؟

احسان: من دوست دارم با تو باشم تو همین خونه با هم دیگه باشیم..

من: الهی قربونت برم من تو تا همیشه می تونی پیش ما باشی عزیزم 

احسان:آخ جون من دوست دارم یه خواهر داشته باشم اسمش یگانه باشه با اون عروسی کنم دوست دارم مثل تو خوشگل باشه..

من:خجالتنیشخندزبان

 

 

تو با من زمانه با من است..

پسندها (1)

نظرات (15)