احسان عشق مامان و بابااحسان عشق مامان و بابا، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 7 روز سن داره

برای احسانم می نویسم..

برای تک تک دم و بازدمهای پسرم..

1391/2/8 0:48
نویسنده : مامان راحله
471 بازدید
اشتراک گذاری

زیر لب زمزمه می کنم..

چقدر دوستت دارم.. چقدر وحشتناک ست لحظه ای بی تو سر کردن..

چقدر سخت ست بی تو بودن .. بی تو ماندن .. بی تو ..

کاش می دانستی با اولین لمس انگشتان نحیفت مرا اسیر کردی..

من به لحظه های ساده ی شلوغ حضورت عادت دارم..

زمان خیلی سخت می گذرد وقتی صدای دویدنت در گوشم نمی آید..

دریغ نکن عزیز دل مادر .. لحظه لحظه بودنهایت را از قلبم..

دور نشو حتی ثانیه ای برای قد کشیدن..

من تمام حواسم به مسیر نگاه توست..

کاش مادر بودن را حس می کرد.. آنکه نگاه منتظر مادرش را ندید..

برای بهترین امید روزمرگیهایم و برای تک تک دم و بازدمهای پسرم.. عاشقانه می نویسم

دوستت دارم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

ilijoon
17 اردیبهشت 91 19:29
پس كجاست كامنتهايي كه براي پست هاي قبلي تون گذاشتيم


سلام دوست عزیزم کامنتها تو منو کاربری هست نمی دونم چرا از وبلاگ احسان دیده نمی شه..
زهرا از نی نی وبلاگ213
6 خرداد 91 12:19
رها کنید. همه چیز را رها کنید و به خدا بسپارید. اگر نومید، افسرده، دلسرد، آزرده و غمگین هستید؛ اگر می بینید که علیرغم تلاش هایتان موفق نشده اید، رها کنید. همه چیز را رها کنید و به خدا بسپارید. بگذارید که خداوند هدایت و سرپرستی همه امور زندگی تان را بر عهده گیرد. اگر این کار را انجام دهید، شاهد معجزات بی شماری خواهید بود. – کتاب با خالق هستی نوشته جی. پی. واسوانی




ممنون و متشکرم