استخر
احسان گل پسرم دیروز صبح در حالی از خواب بیدار شدی که خاله پریسا جون و زینب و امیر علی تازه رسیده بودن خونمون تا عصری با هم بودید و کلی بازی کردی. ظهر یه بشقاب ماکارانی حسابی خوردی و بعدش خوابیدی قسمت مهمش عصری بود که بابایی محسن مهربون اومدو با امیر علی و باباش رفتین استخر.. تو این ماه فکر کنم این چهارمین باری بود که می رفتی استخر ...
نویسنده :
مامان راحله
12:55
احسان با بابایی
احسانی امروز با بابایی محسن رفته بود سر کار
نویسنده :
مامان راحله
19:33
خواب فرشته 3 روزه من
بابایی اومد..
لی لی لی لی بابا محسن از سفر برگشت تا واسه احسان گلی یه دایناسور خشگل آورده.. خووووووووووووووش به حال احسانی ...
نویسنده :
مامان راحله
18:17
استخر
امروز احسان ناز نازی با بابایی مرتضی جونش رفته به استخر.. خوششششششششششششششششششششش به حالت فرشته کوچولوی من ...
نویسنده :
مامان راحله
23:57
این روزا ورد زبون عشق مامانو بابا..
بادابادا مبارک بادا.. این حیاط و اون حیاط می پاشن نقل ونبات... بادابادا مبارک بادا.. ...
نویسنده :
مامان راحله
2:24
روز شمار برگشتن بابایی محسن داره به صفر نزدیک میشه
بابایی محسن جهارشنبه پیش احسان کوجولوشه بخند ناز نازی مامان بابایی داره از سفر بر می گرده.. این گل قشنگم از طرف احسان تقدیم به بابا ...
نویسنده :
مامان راحله
2:15